فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

بهترین هدیه زندگی

16 دی پارسال و 16 دی امسال

این عمر گران ما عجب ميگذرد          هر گز نبدانیم که شب ميگذرد عمری که گذشت بر نگردد هرگز      این جام تهی است لب به لب ميگذرد ما باده خوران در این میکده ایم        یا رب مددی که جان عجب ميگذرد سلام دختر گلم میخوام از پارسال چنین روزی واست بگم، روز پنج شنبه 16/10/1389، ناهار قلیه ماهی خوردم.بعد از اون تا چند روز حالم بد شد تصورم این بود که با خوردن بیش از حد ماهی به این روز افتادم به دکتر بهداری مراجعه کردم قرص معده تجویز کردن که اثر بخش نبود ...بعدن متوجه شدم که دلیلش قرار گرفتن شما درون دلم بوده از همون روزهای ابتدای...
16 دی 1390

جشنواره یکسالگی نی نی وبلاگ

جشنواره تولد یک سالگی نی نی وبلاگ شروع شده و منم روی لباسی که خودم برا فاطمه بافته بودم "نی نی وبلاگ "گلدوزی کردم  امیدوارم از کارم خوشتون بیاد و یکی از کدهاتون ١٨٧ باشه ...
12 دی 1390

یه روز زمستونی و چند خبر

سلام برگ گلم دیروز   چند بار تلاش کردی که غلت بزنی و از رو کمر به سمت دست می چرخیدی، صحنه زیبایی بود. مرسی که هر چند وقت یکبار با یک عمل جدید خوشحالمون میکنی برای اولین بار ناخن دستهاتو کوتاه کردم.جراتم زیاد شده مگه نه؟آخه چی کارکنم بابایی وقت نمیکنه عزیزم از جمعه تا حالا به طور ناگهانی گریه شدید میکنی چند بار در طول روز تکرار میشه خیلی دلم میسوزه دلیلشو متوجه نشودم حتی تو خوابم یکدفعه گریت بلند میشد با هیچ چیزم ساکت نمیشدی الهی شکر که بعد از سه روز خوب شدی مامان فریده با یه هدیه فوق العاده زیبا به دیدنت اومد و تفسیرش این بود که دخترک تو فرش فاطمه است در دل طبیعت زیبا  -ممنونم مامان ...
12 دی 1390

کتاب خواندن

سلام بر دخترم فاطمه و دوستان خوبم عزیز دلم، دیشب مامان جون، کتاب زبان دایی محمد نشونت داد و شما هم طبق معمول همیشه با کنجکاوی نگاه میکردی و شروع به آغغغغو و...کردی و جالب بود که کتاب هم خیلی ماهرانه می تونستی دست بگیری همگی خیلی ذوق کردیم به خونه برگشتیم دوباره کتاب خوندی وبه یاری خدا این روند ادامه خواهد داشت تا رسیدن به درجه رفیع پروفسوری  امروز صبح تصمیم گرفتم فیلمشو بگیرم و به یادگاری ثبت کنم     ...
5 دی 1390

لالالا گلم لالا

ساعت های خواب فاطمه در سه ماهگی ٢ آذر ساعت ٤  ٣ آذر ساعت٣   ٤ آذرساعت٢:٣٠   ٥ آذرساعت ٢:٠٠    ٦ آذرساعت١٠:٠٠  ٧ آذرساعت٢:٣٠   ٨ آذر ساعت١   ٩ آذرساعت١:٣٠      ١٠ آذرساعت١٠   ١١آذرساعت٢:٠٠       ١٢ آذرساعت٢   ١٣آذرساعت  ١:٤٥  ١٤آذرساعت   ٢:٣٠  ١٥آذرساعت١:٥٣   ١٦آذرساعت٨:٣٠   ١٧آذرساعت٢    ١٨ آذرساعت٢   ١٩ آذرساعت١١:٣٠    ٢٠ آذرساعت٢:٣٠  ٢١ آذرساعت٠:٠٠   ٢٢ آذرساعت٠:٣٠   ٢٣ آذرساعت١٩&n...
1 دی 1390

یلدا مبارک

به نام یگانه معبود خالق فصل ها دخترم  پاییز امسال نیز گذشت و من با وجود شما گذر زمانو متوجه نشدم چه خوش گذشت سه ماه با تو بودن در کنار بخاری روزها رو با هم گذروندن و به دلیل سردی هوا و مراقبت از شما در خانه ماندن و شاهد رشد و نموت بودن ای کاش اینقد  روزها، هفته ها و به دنبالش ماهها زود سپری نمی شد و قطار زمان کندتر حرکت می کرد تا من بیشتر میتوانستم از کودکانگی هایت لذت ببرم ای کاش میتوانستم همانند صدا و تصویرت بوی خوش نوزادیت را هم در کنج خانه به یادگار ذخیره کنم که در آینده به هنگام دلتنگی،برایم  یاداور این روزهای خوش گذشته باشد  ... و خلاصه آغاز زمستان مادر بودن و امسال زمستان برایم با وجودت سرمایی ...
30 آذر 1390

پیشاپیش یلدا مبارک

   سلامی به دلچسبی هندوانه   عزیزم دلم امسال باباجون برای شب یلدا 5 تا هندوانه گرفته بود یکیشو به ما داد و یکیشم پیش از شب یلدا نوش جون کردن اینم 3 تای دیگش.ما که نفهمیدیم چرا به جای 1 هندوانه 5 تا هندوانه ؟؟؟؟؟  شاید شما بزرگ شی بتونی یه دلیلی واسش پیدا کنی 1390/9/28         ...
28 آذر 1390

جمعه و غان و غون جدید(آغاز بو بو بو گفتن)

سلام بر فاطمه پاره تنم دختر نازم عصر ساعت 4 که بابایی از ماموریت برگشت شما با کار جدیدت خستگی رو از تنش زدودی متوجه شدیم که داری لبهاتو بر میگردونی و به همراه حباب فراون، بوبوبو میگی اگه بدونی اون لحظه چقد خوشحال شدم تمام قلبم مملو از شادی و نشاط شد.هر با که یه یک حرف جدید میگی یا یه کار جدید میکنی هزار با خدارو به خاطر سلامتیت شکر میکنم چند روزیه که آب دهانت جاری میشه و حباب هایی که برامون حکم اولین نقاشیهاتو داره، بیشتر و زیباتر شده امروز مقاله ای میخوندم که نوشته بود جاری شدن بزاق دهان نوزادان به دلیل عدم توانایی در قورت دادن آن میباشد و تا یکسالگی کاملا طبیعی است.منم با دیدن این جملات خیالم راحت شد گلم ٢٥/٩/١٣٩٠ ...
25 آذر 1390